چون بلبل مست راه در بستان یافت

روی گل و جام باده را خندان یافت

آمد به زبان حال و درگوشم گفت

دریاب که عمر رفته را نتوان یافت.

=====================

گرت زدست برآید چو نخل باش کریم

ورت زدست نیاید چو سرو باش آزاد

+++++++++++++++++++++++

گر بکوبی بی امان تو یک دری

عاقبت زان در برون آید سری