مرگ خود خواسته (اوتانازیا)

به محض آنکه نطفه ای شکل می گیرد و طفلی در رحم مادر به وجود می آید و بعد بدون درخواست و تقاضا و اطلاع خودش به دنیا می آید ، چه بخواهد و چه نخواهد ، براین قطار زندگی سوار و با سایر مسافران همراه و همسفر خواهد شد.در آن لحظه که او سوار قطار می شود و یا سوارش می کنند ، از سرنوشت و آینده و حوادثی که بر او خواهد گذشت ، کوچکترین اطلاعی ندارد.اما فقط یک امر و واقعیت مسلم ، ثابت و قطعی است که هر مسافری ، در هر ایستگاهی دور یا نزدیک ، پیاده خواهد شد و استثنایی هم ندارد.بنابراین اگر در جریان این سفر ناخواسته و اجباری ، مسافری براثر ابتلا به یک بیماری درناک و علاج ناپذیر، یا رسیدن به بن بستی روحی و روانی ، تصمیم بگیرد که چند ایستگاه زودتر از ایستگاه اجباری در قطار پیاده شود ، آیا می توان به موجب قوانینی که ساخته و پرداخته فکر انسانهای سالم و موفق و امیدوار است او را مانع شد؟

ادامه نوشته

ماهاتما گاندي

ماهاتما گاندي اسطوره ي هند مي گويد :

     یادمان باشد که ،

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم ،

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،

من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،

چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است.

و تو هم به یاد داشته باش:من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،

تو هم به یاد داشته باش

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

 ***************************

لیاقت انسان‌ها، کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان.

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ،

چرا که ما هر دو انسانیم.

این جهان مملو از انسان‌هاست ،

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى

 خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،

نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،

من قابل ستایشم، و تو هم......

>>>>یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتادبه خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جایزالخطا.

>>>>اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى،نامت را انسانى باهوش بگذار.

سخنان گابريل گارسيا ماركز

روزگار سختی است .مدام گله از این و آن و از شرایط . هیچ کس راضی نیست. چون زنده اند، زندگی می کنند.بعضی سعی می کنند ،خودشون رو راضی کنند اما بازم می روند سر نقطه اول. مشکل از دولت و حکومت است یا مردم ، نمی دونم. واقعیت اینه که هرچی فکر می کنم به نتیجه ای نمی رسم. نمی دونم هدف خدا از آفرینش چی هست .تو اوج خوشیها ،ناخوشیها رو به وجود می آورد و تو او ج ناخوشیها ، خوشی ها را.تازه آخرش حرفش اینه که به تکامل می رسیم. یک وقتهای فکر می کنم خوش بحال فرشته ها از اول تو بهشتند و این قدر سختی نمی کشن . تازه آخرشم ندوندیم بهشتی هستیم یا جهنمی.

واقعیت اینه که وقتی فقط تو دنیای خودت غرقی قشنگ ترین دنیا رو داری ،وقتی می خوای با دنیای بزرگ ارتباط برقرار کنی اونوقت که دنیا آن روش هم نشون میده.

این نوشته ها فقط بازتاب بحث های روزمره است. اما آخرش تو می مونی دنیای خودت و افکارت.

این هم چند تا جمله جالب:

خداي من؛ اگر قلب داشتم، كينه و نفرتهاي خود را بر روي يخ مي نوشتم و به اميد برآمدن خورشيد مي ماندم.

*********************

همه ي مردم دوست دارند در اوج و قله ي كوه زندگي كنند، بي آنكه متوجه باشند خوشبختي حقيقي در سراشيبي اي است كه به سمت بالاي كوه مي پيماييم.

 ***************************

چيزها را نه براي آنچه مي ارزند، بلكه براي معنايي كه دارند بسنجيد.

***********************************

 مرگ از پيري نمي آيد، بلكه با فراموشي مي آيد.

******************************************

 براي هر دقيقه اي كه چشمانمان را مي بنديم، شصت ثانيه روشنايي را از دست مي دهيم.

 

سخنان نیچه

خودپسندي ديگران زماني خلاف ذوق ما است كه خلاف خودپسندي ما باشد.

پيامد رفتارهاي ما گلوي ما را مي گيرد و توجهي به آن ندارد كه در اين بين، ما خود را "اصلاح" كرده ايم.

دوستي با افراد برتر تلخ است، زيرا نمي توان چيزي در قبال اين دوستي به فرد داد.

"طبيعت" خود را به همان گونه كه هست، با سترگي بخشنده و بي تفاوت نشان مي دهد، يعني خشمگين و در عين حال با بزرگ منشي.

يك قاضي حتي اگر بخشنده هم باشد مورد عشق قرار نمي گيرد.

بر فرض كه من تو را دوست داشته باشم؛ اين به تو چه ربطي دارد؟

در گذشته، "حقيقت" به گونه و مفهومي ديگر بود، زيرا ديوانه اي ترجمان حقيقت بود.

همدلي شرم آور است، اما با ارزش ، براي انسانهاي سرسخت.  

هر چوپاني به قوچي راهنما نياز دارد، يا خودش بايد گاه و بيگاه به قوچي بدل در باب هر حزبي شود.

زياده از خويش سخن گفتن، راهي است براي پنهان كردن خويشتن.

هر بار دل خويش را سخت به بند كشيم و اسير كنيم، مي توانيم به جان خويش، آزادي هاي فراواني بدهيم. كسي حرف مرا باور نمي كند، مگر آنكه از پيش آن را بداند...

 

گاهی پروانه ها هم   ......

گاهی پروانه ها هم   ......

 گاه می رویم تا یرسیم.کجایش را نمیدانیم.فقط میرویم تا برسیم.

 بی خبر از آن که همیشه رفتن راه رسیدن نیست.

 گاه برای رسیدن باید نرفت.باید ایستاد و نگریست

باید دید. شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت می کند.

باید ایستاد و نگریست به مسیر طی شده.

 

گاه رسیده ای و نمی دانی.

و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای.

مهم رسیدن نیست.مهم آغاز است.

 که گاهی هیچ وقت نمی شود

 و گاهی می شود بدون خواست تو.

 

پدرم می گفت تصمیم نگیر.اگر گرفتی شروع را به تاخیر انداختن

 نرسیدن است .اما  گاهی  آغاز نکردن یک مسیر بهترین راه رسیدن است.

 

 گاه حتی  لازم است  بعد از نمازت فکر کنی  و ببینی پشت سر

اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟

 

 گاهی هم درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی

 غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟

 

  یا پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل و فلان را بی‌خیال شوی

 با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و

 ببینی زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه؟

 

شاید هم  بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی

 در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟

 

 لازم است گاهی عیسی باشی

ایوب باشی

 انسان باشی ببینی می‌شود یا نه؟

 

 و بالاخره لازمست گاهی از خود بیرون آمده و

 از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و از خود بپرسی که

 سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم آیا ارزشش را داشت؟

  

سپس کم کم یاد میگیری

 که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.

 باید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکه

 منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.

 

یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی

 که محکم باشی پای هر خداحافظی

 و یاد می گیری که خیلی می ارزی

  

زیرا گاهی پروانه ها هم به اشتباه عاشق میشوند

 و به جای شمع ، گرد چراغهای بی احساس خیابان می میرند.

 

سخنان ارسطو

امروزم یک روز دیگه از روزهای خداست ،با این تفاوت که تدریسم با موفقیت ،به خیر گذشت و امروز در خدمت خانه و خانواده هستم.

بعضی روزها هر چی فکر می کنم چی تو وبلاگم بنویسم نتیجه نمی گیرم و با ناراحتی و افسوس به وبم سر نمی زنم .افسوس از اینکه تو دنیا مجازی چیزهای رو میشه گفت یا نوشت که نگرانی از عواقبش نداری.

حالا برای اینکه فقط من نگفته باشم برگردیم به روال عادی و چند جمله پرمفهوم براتون بنویسم.

 ************

عشق، يك روح است كه در دو جسم دميده شده.

********************

بزرگي در احترام داشتن نيست، بلكه در شايستگي داشتن احترام است

********************************

 بي نيازي را از دنيا با خرسندي بخواه؛ زيرا آنچه كه انسان را بي نياز مي سازد، خرسندي است، نه دارايي.

************************************

 براي دوام دوستي بايد برتري و ارزش يكديگر را بشناسيد و به يكديگر با ديده احترام بنگريد.

******************************************

معلم نفس خود و شاگرد وجدان خويش باش.

***********************************************

شادي، بهترين چيزهاست؛ آن قدر اهميت دارد كه ساير چيزها تنها براي كسب آن هستند.

****************************************************

انسان آزاده از كسي سلب آزادي نمي كند.

********************************************************

كارهاي تكراري ما نشان دهنده شخصيت ما است.

 ***************************************************

در زندگي، زماني كه كاري براي انجام يا چيزي براي عشق ورزيدن يا بارقه اي براي اميدوار بودن داشتيد، آن گاه بدانيد فرد شادي خواهيد بود.

************************************************

هر كاري كه مي كنيم به انگيزه‌ي پاداشي انجام مي‌دهيم.

**************************************

دو چيز اندوه را از بين مي برد: يكي ديدار دوستان و ديگر، سخن دانايان و خردمندان.

خردمند آنچه را مي داند، نمي گويد و آنچه را كه مي گويد، مي داند.

********************************

 عشق، حواس را از ديدن عيبها منع مي كند.

استرس

وقتی قرار باشه یک کتابی که ۱۲ سال از خوندش گذشته باشه تدریس کنید ،درضمن  وقت مطالعه اش رو هم نداشته باشید انوقت که، نه جمله زیبا به نظرت می رسه نه جمله زیبا به دردت می خوره .برای همین هم من یک ماجرای خنده دار براتون می نویسم تا هم استرس من کم بشه هم شما بخندید.

شنیدید می گن همه رو برق می گیره ما رو کبریت سوخته ؟!

تقریبا نزدیک به دوساله که صبح ها از یک مسیر (اگه دیرم نشده باشه) پیاده به مدرسه می رم .جالب هست که زمان رفتن به مدرسه من همزمان با تمیز کردن کوچه های اون منطقه توسط پاکبان ها ی محترم هست.مدتی یکی از این پاکبانها را هروز می دیدم با هیکلی چاق با عینکی گرد ته استکانی و موهای بسیار کوتاه (من به چهر ه ها خیلی توجه نمی کنم چون معمولا به علت دیرشدن ،پیاده رویم شبیه دویدن هست ،اما...).بعد از مدتی وقتی از خیابون رد می شدم به محضی که به سر کوچه ای می رسیدم که اون آقا داشت خیابون رو تمیز می کرد می دیدم که ایشون به جاروش تکیه می داد و یک ژست ناپلئونی می گرفت و منو نگاه می کرد .اوایل گفتم توهمه ،اما بعد فهمیدم نه واقعا تو ذهنش یک داستانهای رو پرورش داده .حالا شما تصور کنید من برای اینکه طرف یک درصد هم به خودش امیدواری نده چقدر جدی باید تا آخر کوچه می رفتم و به زور جلوی خنده ام رو می گرفتم.

چند وقتی هست که دیگه نمی بینمش، نمی دونم ناامید شده یا ...

اما این مدت هروقت از اون کوچه می گذرم نیشم تا بناگوشم بازمیشه واصلا نمی تونم جلوی خندم رو بگیرم.

از این پاکبان بابت اینکه لحظات و خاطرات جالبی برام ایجاد کرده ممنونم.

 

نوشته های دانش آموزان

اگه صبح که بیدار می شوید یک دفعه یک آسمون برفی رو ببینید اولین فکری که به نظرتون می رسه چیست؟

من دیروز وقتی آسمون سفید برفی رو دیدم به ذهنم رسید، اگه من خدا بودم  و می تونستم یک بار دیگه آسمون رو بیافرینم، ایندفعه حتما سفید می آفریدم.

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

امروز تو سرکلاس به دانش آموزام گفتم بچه ها چندتا جمله قشنگ برام بنویسید .جالب بود بیشترشون گفتند بهشون گفتم برام بنویسید .جالبتر این بود فقط یکیشون نوشت یک از سرباز کرد و یکی گفت برات ایمیل میزنم و...

تازه فهمیدم چرا ما ها هم بلدیم خوب صحبت کنیم اما عمل نمی کنیم .

چون ما چیزهای خوب رو ثبت نمی کنیم ،فقط می گیم و می گذریم .برای همینه تو همین خوبها کسایی رو داریم که با قرص خودکشی می کنه ،کسی رو داریم با دوست پسر دوستش ،دوست میشه و یا یک دوست خوب که از فیس بوک باری دوستش دوست پسرپیدا میکنه و ....

آخه متأسفانه مشغله دانش آموزای دختر تو سن راهنمایی همینه ، چونکه هنوز نمی دونند مردها ،مؤدبانه اش رو بگم ، موجودات خاصی هستند.

حالا اونهایی رو که برام نوشتند براتون می نویسم این جملات زیبا از نظر دانش آموزای راهنمایی هست.

ما را یک دل از خوبان جدانیست

ولی صدحیف خوبان را وفا نیست

به دوستان دل سپردن کار سهل است

زدوستان دل بریدن کارمانیست

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

خوبرویان جهان مهرندارد دلشان

باید از جان گذرد هر که شود عاشقشان

روز اول که سرشتند زگل پیکرشان

سنگی بود اندر گلشان همان شد دلشان

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

دستانی که یاری می کنند مقدس تر از لب هایی است که دعا می کنند.

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

زندگی زیباست ای زیبا پسند

زیبا اندیشان به زیبایی رسند

آنقدر زیباست این بی بازگشت

کز برایش می توان از جان گذشت

 

شعرهای روان

تو مجله پیوند مدرسه ،شعرهای کوتاهی لابه لای متن نوشته شده بود که درعین کوتاهی خوش آهنگ ، بامعنی و روان بودند من لذت بردم شما هم بخوانید ضرر نداره :

در میخانه گشائید به رویم شب و روز

که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم

(اشتباه نشه این درمورد بیزاری بعضی از دانش آموزان از درس و مدرسه است نه من ، البته منم بدم نیومد!)

*********************

در مدرسه از دوست نخواندیم کتابی

در مأذنه از یار ندیدیم صدایی

در جمع کتب هیچ حجابی ندریدیم

در درس صحف راه نبردیم به جایی

************************************

روح پدرم شاد که فرمود به استاد

فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ ( بنده خدا هواسش نیست فرزندش بازم به هیچی میرسه.)

**********************************

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

عاشقم برهمه عالم که همه عالم از اوست.

++++++++++++++++++++

بهشت آن جاست کازاری نباشد

کسی را با کسی کاری نباشد.

***************************

در کوی نیک نامان ما را گذر نباشد

گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

 

******************************

می کند در سنگ خارا ، داغ تنهایی اثر

بیستون خاموش شد تا کوه کن از پافتاد

                                            مولانا صائب تبریزی

دردسر تا نکشی ((صائب )) از این بی خبران

گوشه ای امن تر از خلوت تنهایی نیست

                                             صائب تبریزی

 

سال ها پیش

سال ها پیش که کودک بودم

سر هر کوچه کسی بود که چینی ها را

بند می زد با عشق

ومن آن روز به خود می گفتم :

آخر این هم شد کار!

ولی امروز که دیگر اثری از او نیست

نقش هر دل که به روی قوری است

تَرکی دارد و من

کوچه به کوچه در به در

پی بند زنی می گردم ...

 

 

پیام های یک دوست

سلام و سلامی دوباره .با یک قطعی اینترنت ، دو هفته از دوستهای مجازی دورشدن یک کم سخته .به کمک یک دوستان مجازی و حقیقی مشکل برطرف شد.حالا بد نیست بابت تشکر از این دوست پیام هاش رو برای شما هم بنویسم تا بخونید و استفاده کنید.

- درد من تنهایی نیست بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت ، بی عرضگی راصبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامند.گاندی

****************************

- توجه جدید روانشناسان :اگر از تنهابودن ناراحتید و از آن لذت نمی برید، ازدواج کنید تا لذت تنهایی را احساس کنید.

*****************************

- هرگز نخواب کوروش ، داراجهان ندارد ،سارا زبان ندارد، رستم در این هیاهو ، گرز گران ندارد ، روز وداع خورشید ،زاینده رود خشکید ، زیرا دل سپاهان ، نقش جهان ندارد.برنام پارس دریا ، نام دگر نهادند،گویی که آرش ما ،تیروکمان ندارد.دریای مازندران، برکام دیگران شد.دارا کجای کاری ؟ دزدان سرزمینت ،بر بیستون نوشتند :اینجا خدا ندارد!هرگز نخواب کوروش ، ای مهر آریایی بی نام تو وطن نیز ، نام ونشان ندارد.

*********************************

- کسانی که منتظر زمان می شوند هیچ وقت آن را بدست نمی آورند.ضرب المثل ایتالیایی

**************************************

-چگونه مردم ایران دروغگو شدند؟

کوروش بزرگ:مرد پارسی دروغ نگوید حتی بهنگام مرگ در جنگ.!

داریوش هخامنشی:اهورامزدا،دروغ را از سرزمین و مردم من دور نگه دار!

پیامبر به امام علی(ع):ای علی در ۳ جا دروغ نیکوست.

میدان جنگ

وعده به زنان

اصلاح بین مردم.(وسایل الشیعه -جلد ۱۲ باب۱۴۱ حدیث ۱۶۲۲۹)

**************************************************

- طوری بر زبانت گره بزن که بتوانی با دهانت باز کنی.(ضرب المثل اسکاتلندی)

**********************************************************

- هیچ کس همراه نیست ........تنهای اول.

******************************************************************

جالب بود .اما شما بگید نه من ،آدم برای دوستش جک بفرسته بهتره یا همش مطالب آموزنده؟!من که تو وبم همش دارم مطلب آموزنده می نویسم که به قول بعضی دوستان شاید خودم هم بهش توجه نکنم.

تقدیم به تمامی دوستان